
یه عکس یادگاری
که خودتم نداری...💔
.
.
.
آقا پسر شما اصن فهمیدی من این پاستیلو به همزادش در ۱۲ سال پیش وصل کردم که شما اولین بارهایی که منو دیدی بهم پاستیل دادی تو اتوبوس؟💔
بقیه شم تو دلم گفتم که «انگار هیچ کابوسی این وسط نبوده، بیا برگردیم به نقطه ی صفر، انگار برگشتیم به همون روزا، نه خسته ایم، نه پیر، نه این همه زخمی....»
.
.
.
* امشبی که انقد در حال قبض هستم، حافظ نگاکرد تو چشام و تو فالم اینو آورد:«گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود، بار بربست و به گَردَش نرسیدیم و برفت..»💔
- ۰۴/۰۸/۲۳