تمامِ قلبم برات تنگ شده...
وقتی اومدی میخوام یک روزِ تمام سرمو بزارم رو قلبت..
تمامِ قلبم برات تنگ شده...
وقتی اومدی میخوام یک روزِ تمام سرمو بزارم رو قلبت..
♦♦♦ بماند در تاریخِ رابطه مان آن دویدنِ به پرواز مانندِ من, هنگامیکه گوشی ام زنگ میخورد و خداخدا میکنم که تو باشی!♦♦♦
مگه چقدر لباسِ گرم دارم که هوای سردِ پاییزو دووم بیارم
وردار بیار بغلتو...
به چه کار می ایند انگشتان کشیده ام ,وقتی هرچقدر کِش می ایند به تو نمیرسند...
من
تو خونه ,دلم که برات تنگ میشه مسیج های قدیمی مونومیخونم و عکسای دونفره مونو از نو میبینم
تو
تو پادگان , دلت که برام تنگ میشه چیکار میکنی...
عطرت داره از پیرهنی * که جا گذاشتی میپره... ♪ ♪ ♪
پ.ن: * شلواری!
میگه : «بابا کجاش دلگیره؟ نگا نارنگیا رو. نگا نارنجیا رو. به زبان حال با انسان سخن میگه. خرمالو رو ببین »
میگم جمشید ، نارنجی چیه؟ مهر.. آبان.. وای از آذر..
چهجوری بگذرونیم امسالو؟
#چهرازی
پ.ن: امان از آبانِ بی یار...
سربازی آغاز شد...
باید بگم که همونطوری که شاعر فرموده:'در وصل هم ز هجر تو ای گل در آتشم"
ینی روز سالگرد عقدمون باید در فراق باشیم همچنان تاببینیم بعدن چی میشه!
بعدشم اینکه من همچنان بصورت صعودی میخواهمت سرو بلندم♥