عاشقی با چاشنی انتظار
عاشقی با چاشنی انتظار
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
بایگانی
مهر ۱۴۰۳
(۱)
شهریور ۱۴۰۳
(۱)
خرداد ۱۴۰۳
(۱)
آبان ۱۴۰۲
(۱)
خرداد ۱۴۰۲
(۲)
ارديبهشت ۱۴۰۲
(۶)
بهمن ۱۴۰۱
(۱)
مهر ۱۳۹۸
(۱)
آذر ۱۳۹۷
(۱)
آذر ۱۳۹۶
(۴)
آبان ۱۳۹۶
(۱۱)
مهر ۱۳۹۶
(۱)
مرداد ۱۳۹۶
(۱)
فروردين ۱۳۹۶
(۱)
آذر ۱۳۹۵
(۱)
آبان ۱۳۹۵
(۴)
مهر ۱۳۹۵
(۶)
شهریور ۱۳۹۵
(۱)
مرداد ۱۳۹۵
(۱)
تیر ۱۳۹۵
(۲)
خرداد ۱۳۹۵
(۳)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۱)
فروردين ۱۳۹۵
(۶)
اسفند ۱۳۹۴
(۱۰)
بهمن ۱۳۹۴
(۹)
دی ۱۳۹۴
(۲)
آذر ۱۳۹۴
(۱)
آبان ۱۳۹۴
(۴)
مهر ۱۳۹۴
(۳)
شهریور ۱۳۹۴
(۳)
مرداد ۱۳۹۴
(۱۰)
تیر ۱۳۹۴
(۱۰)
خرداد ۱۳۹۴
(۹)
آخرین مطالب
۰۳/۰۷/۲۴
بازم ﭘﺎﻳﻴﺰِ ﺳﺎل ﺑﻌﺪ ﻣﺎ رو باهم ﻧﻤﻴﺒﻴﻨﻪ؟
۰۳/۰۶/۰۸
حالت چگونه باشد؟
۰۳/۰۳/۲۶
تولد 29 سالگی
۰۲/۰۸/۲۰
داره میشه یک سال آ..
۰۲/۰۳/۱۴
عمرم گذشت و توام در سری هنوز
۰۲/۰۳/۰۷
از دل من اما، چه کسی یادِ تو را...
۰۲/۰۲/۳۰
هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی بیشور:(
۰۲/۰۲/۲۶
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم!
۰۲/۰۲/۱۷
سلامتیت که غمت قشنگه...
۰۲/۰۲/۱۵
نترس عشقِ جونی!
۰
۰
|این شب ها|
۱۰
آبان۹۶
به چه کار می ایند انگشتان کشیده ام ,وقتی هرچقدر کِش می ایند به تو نمیرسند...
۹۶/۰۸/۱۰
bano0sh